ماهـان عــ❤ــزیزتر از جانماهـان عــ❤ــزیزتر از جان، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

▒▓♥ ماهان عشـ❤ــق ♥▓▒

من تنهام

1390/5/31 7:43
نویسنده : مامان
3,260 بازدید
اشتراک گذاری

                         همه عمر منی نفسم.

سلام همکار.

عمر من،نفس من،جیجر من دیروز چندین بار به من گفتی:"مامان من تنهام.یه نی نی کوچولو بدنیا بیار با من بازی کنه تا من تنها نباشم."Free Animationsگفتم بهش چی یاد میدی؟گفتی:"من پازلهامو بهش یاد میدم.میگم اینا آسونه.اینا هم سخته."قربونت برم مامان که هم آسوناشو بهش یاد میدی هم سختاشو.

ولی عزیزم این خواسته تو فعلا امکانش نیست و نمیدونم اصلا امکانش بوجود میاد یا نه؟تا خدا چی بخواد.

      

        

ظهری داشتیم با همدیگه ماشین بازی میکردیم و طبق معمول من پلیس بودم.تو هم هلی کوپتر پلیس رو برداشتی و گفتی منم پلیسم.بهت گفتم ما با هم "همکاریم" و تو اینقدر از این کلمه خوشت اومده بود که شب هم موقع بازی با بابایی میگفتی به من ماهان نگو.من همکارم.جالبتر اینکه بابایی هم از این کلمه خیلی خوشش اومده بود و سحری هم همش به من میگفت همکار.Yahoo smiley 022

آخر شب هم که میخواستی بخوابی باز گفتی:"مامان من تنهام...................

ایشالله خوابهای خوب ببینی پسر گلمFree Animations

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

مامان پارسا
31 مرداد 90 6:28
امان از دست ای وروجک همکار تنها
کوثر آبجی کیمیا
31 مرداد 90 6:54
آخی خب راست میگه دیگه .. تنهاست طفلکی..... منم وقتی 7 سالم بود کیمیا جونم بدنیا اومد....نمیدونید چقد گریه کرده بودم که "من تنهام" و آبجی میخوام
مامان علي
31 مرداد 90 11:10
آخي علي منم همش همينو ميگه...ديوونم كرده
مامان آرمان
31 مرداد 90 11:50
سلام.خوبین عزیزان؟ از سن 3 سالگی به بعد ابراز علاقه به بچه کوچک و داشتن خواهر یا برادر در بچه ها به وجود میاد و نزدیک به 4 سالگی سوالاتشون که حالا مامان جون بچه چطور درست میشه ذهنشون را مشغول میکنه که باید براشون جواب قانع کننده داشت. به امید اینکه ماهان جون هم زودتر به خواسته اش برسه. میبوسمتون.
مامان ماهان
31 مرداد 90 11:51
خوب مامانش تنهاس دیگه یه داداش کوچولو یا خواهر ناز میخواد
عمو عدالت
31 مرداد 90 13:44
عمو لپتو گذاشتی منم دلم برات تنگ شده بود با اجازت بوست کردمداداش گلم
مامان آبتین
31 مرداد 90 14:24
واااااااااای عزیزم مگه چند سالته که هوس نی نی کردی ؟؟ آخه فکرمیکنم میزان سن بالای وبلاگت به عکست نمیاد و سنت باید بیشتر باشه خب مامانی براش یه نی نی بیار دیگه ماهان جون دوست داره !!! عزیزم نگران نباش به مامانی گفتم تو فکر نی نی باشه تا تو تنها نمونی راستی مامانی اگه دوست داشتین باهم تبادل لینک داشته باشیم


خاله جون من هنوز سه سالم نشده.چون خیلی عاقلم عکسم بزرگتر میزنه.
نسترن
31 مرداد 90 17:07
الهی خاله فدات شه عزیزم که تنهایی.... اما بعدا که بزرگ شی از مامان و بابایی تشکر میکنی که یکی یه دونه ای و همه امکانات و ... مال خودت تنهاست اینقدر دلم میخواست یکی یه دونه بودم!!!! میبوسم عزیزم.هم شما رو هم مامان گلتو.بابت مهربونیاتون ممنونم و شرمنده...
مامان زهرا نازنازی
31 مرداد 90 17:34
چه پسره خوبی داره یواش یواش آماده تون میکنه برای فرزند دوم
مامان آناهل
31 مرداد 90 17:46
ای وای. الان که این پست رو میخوندم این جمله ها با صدای آناهل توی گوشم میرفتند نه صدای ماهان . البته برای خودم
دایی سامان
31 مرداد 90 20:48
دقیقا مث بچگی من!!الان راحت تری
مامان ریحانه
1 شهریور 90 1:19
آخی نازی ماهان حرف آخرو همکار میزنه حالا یه چند وقتی صبر کن ببین چی میشه
خاله ندا
1 شهریور 90 9:21
خب راست میگه مامانی فرشته به این ماهی دوست نداری یه فرشته دیگه مهمونت بشه؟
مامان آريا
1 شهریور 90 9:38
خوب بچم تنهاست ديه ماماني يه آبجي يا داداش كوچولو مي خواد ديه خاله قربون اين همكار تنهاش برم
نی نی توپولی
2 شهریور 90 21:35
یه نی نی کوچولو جاش خالیه دیگه ماهان جون راست میگه؟
نی نی توپولی
2 شهریور 90 21:36
وای زلزله...من خیلی میترسم .تهران که نیومد؟ شما اهل کدوم دیارید؟
مامان ترمه
4 شهریور 90 1:09
انشاا هرچی خدا بخواهد بهترینش برای تو پسر مهربون باشه
آمین


آمین
مامان ال آی
4 شهریور 90 22:53
وای من قربونش برم با این زبونش
مادر کوثر
5 شهریور 90 15:59
خب یه نی نیه دیگه بیارین برا این جیجل خوردنی
مريم مامان ماهان
6 شهریور 90 11:56
تلاشت رو واسه فراهم كردن شرايط بكن وقتي ماهان گلي خودش ميگه يه همبازي مي خواهد ديگه نميشه كاريش كرد بايد واسش يه داداش يا خواهر ناز و قشنگ بياري
الی
6 شهریور 90 18:22
الهی خوب مامانی راست میگه زودی براش ابجی یا داداش بیار تنها نباشه