ذوق زده ایم.
سلام عزیزترینم!
فدای تو پسر ورزشکارم بشم که الان سه روزه دوچرخه رو بدون چرخهای کمکی سوار میشی.اینقدر هم ذوق داری که روزی سه ـ چهار ساعت دوچرخه سواری میکنی.خودم هم کمتر از تو ذوق زده نیستم.دلم میخواست همون روز بیام و ثبتش کنم ولی خوب فرصت نشد.اشکال نداره ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه ست.
یه کار بامزه ای هم که این روزها مشغولش هستی راز گفتن و رازشنیدنه.از همه چی میتونی یه راز بسازی و اصرار داری که به کسی نگم.حتی وقتی فقط خودمون دوتایی خونه ایم خیلی یواش یه راز رو در گوش من میگی: "مامان میخوام یه راز و بهت بگم.به کسی نگیا.بیا بریم غذا رو دوتایی هم بزنیم." الان عذاب وجدان گرفتم که این رازت رو گفتم.
داشتم یه سرو سامونی به گوشیم میدادم چشمم افتادبه یه سری سوالات که قبلا پرسیده بودی و توی گوشیم ثبتشون کرده بودم:
ـ چرا خدا یکیه؟
ـ عمر از کجا میاد؟چرا بعضیا عمرشون تموم میشه؟
ـ ماه چه جوری ساخته شده؟از چی ساخته شده؟
ـ نی نی چه جوری میره تو شکم مامانا؟
ـ پس چرا بعضیا که ازدواج کردن نی نی ندارن؟
خدا نگهدارت عزیزم.