ماهـان عــ❤ــزیزتر از جانماهـان عــ❤ــزیزتر از جان، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

▒▓♥ ماهان عشـ❤ــق ♥▓▒

من هنوز عشق ماشینم

ماهان جون تو از دیدن این ماشینا مخصوصا که عکس خودت هم روی اوناست لذت میبری.به من میگی "مامان این ماشینا واقعی نیستن همینجورین" بقیه عکسها رو تو ادامه مطلب گذاشتم ...
7 تير 1390

برگشتیم خونه

سلام به همه.ما بعد از دو هفته برگشتیم خونه. ماهان جونم به تو که خوش گذشت.هرچند که دلت برای خونه هم تنگ شده بود ولی به همه سر زدیم.بیشتر فامیل رو دیدیم.من و تو که هر روز خونه یکی از فامیلا بودیم و بابایی هم که مشغول درس خوندن. اینم عکس تو توی دانشگاه باباست:                              وای که هیچ جای دنیا خونه خود آدم نمیشه. ...
7 تير 1390

يه تجربه جديد

سلام به همه دوستان.ما چند روزي رفتيم شهرمون.به همين دليل ممكنه نتونيم زود آپ كنيم.   ماهان جون پسر گلم! امشب خونه مامان بزرگ براي اولين بار قراره توي پشه بند بخوابي.خيلي هيجان داري.برات مثل بازي مي مونه. پنج شش تا ماشين بردي داخلش و ميگي مامان ما رفتيم توي تونل.                                                             &n...
29 خرداد 1390

معرفی کتاب

سلام به همه مامانا.چه اونایی که مامان شدن و چه اونایی که قراره ایشالا یه وقتی مامان بشن. این پست واسه اینه که از تجربیات همدیگه استفاده کنیم.موضوع هم که مشخصه: از یه کوله بار کتاب نی نی شما کدوماش به نظرتون بهتر بوده و چرا؟ اگه خیلی ازش راضی هستین انتشاراتش رو هم بگین ممنون میشم.(نه اینکه بخوام تبلیغ کنم.واسه اینکه بتونیم تهیه کنیم)میخوایم از تجربیات همدیگه استفاده کنبم .یکی از هدفهای نی نی وبلاگ هم همینه. ماهان یه سری کتاب داستانهای معروف داره(مثل بز زنگوله پا و کدو قلقلی و.........) یه سری هم کتابهای رنگ آمیزی و آموزشی. که تا اینجا رو همه میدونیم و معمولا سلیقه ای خریداری میشه. منظور من دسته سومه...
18 خرداد 1390

یه روز معمولی تو

صبح که از خواب ناز بیدار میشی چندبار تو تخت وول میخوری بعد میگی سلام.بریم صبحونه بخوریم تا من میرم صبحونه رو آماده کنم تو هم میری دستشویی       بعدش میای باهم صبحونه میخوریم  یه کمی ماشین بازی میکنی یه کمی هم تلویزیون میبینی بعد میری با دوستت محدثه بازی دیگه کم کم موقع ناهاره بعد هم چرت بعداز ظهر.چندتا کتاب با هم میخونیم   و .... خروپف بعد از بیدار شدن کمی دوچرخه سواری میکنی و بعدش هم که بابات از سر کار میاد و کمی با اون بازی میکنی. بعضی وقتا هم با هم میریم بیرون. یا با هم تلویزیون میبینیم. یا سی دی ماشینها را برای بار هزارم...
16 خرداد 1390