ماهـان عــ❤ــزیزتر از جانماهـان عــ❤ــزیزتر از جان، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

▒▓♥ ماهان عشـ❤ــق ♥▓▒

أووووووووووووووه

1391/2/8 15:08
نویسنده : مامان
3,181 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بزرگمرد من !

  احوالاتت وروجک؟انشاءالله که همیشه خوش باشی.فدات بشم که بین همبازیهایی که اینجا داری از همه کوچیکتری ولی بیشتر از بقیه ادعای بزرگی داری.اصلا مگه کسی جرات داره بهت بگه" کوچولو ". سریع حبهه میگیری و میگی من بزرگم.چنان گرهی هم به ابروهای بالا انداخته میندازی و دستات رو مث اونایی که هندونه زیر بغل دارن از هم فاصله میدی که آدم میخواد همون لحظه درسته قورتت بده.

  دیروز با بچه ها توی حیاط بازی میکردین.چند دفعه خواستم بیارمت داخل ولی وقتی میدیدم اینقدر سرگرم  بازی هستین دلم نمی اومد.حدود دوساعتی بازی کردین و ناهارتون رو هم با هم بیرون خوردین.آخر سر باد شروع به وزیدن کرد ولی باز هم هیچکدوم حاضر نبودین بیاین داخل.تا بالاخره باد که شدید شد هر که راه خونه رو پیش گرفت.تو هم از بس خسته بودی تا دست و صورتت رو شستم و لباسهات رو عوض کردم خرو پفت دراومد.تو خواب هم با دوستات بازی میکردی وبا همون ادعای قلدرانه حرف میزدی.

  نزدیک یکساعت بعد با گریه از خواب بلند شدی و دستت روی گوشت بود و میگفتی شدید درد میکنه.کمی استامینوفن برای کاهش درد بهت دادم و رفتیم دکتر.توی معاینه چیز خاصی نشون داده نشد.دکتر هم گفتن اگه ادامه داشت باید آنتی بیوتیک شروع کنی. شب که میخواستی بخوابی بهت گفتم ممکنه گوش دردت بخاطر باد بوده و تو هم قول دادی که امروز از خونه بیرون نری.

  امروز صبح حدود ساعت ١٠ سرو صدای بچه ها دوباره توی حیاط میومد.تو هم با لوگوهات مشغول بودی.ازت پرسیدم میخوای بری بیرون؟ قاطعانه گفتی نه.(ایول.حرف مرد یک کلامه.)حتی برای امتحان کردنت در رو باز کردم و با خانمهای همسایه که با بچه ها بودن سلام و علیک کردم ولی تو باز هم سر قولت بودی.(فدات بشم من).مامان یکی از بچه ها ازت خواست که بری بیرون ولی گفتی نه.مامانم اجازه نمیده.گفتم اگه بخوای میتونی بری بیرون .ولی باز حاضر نشدی.همون خانم همسایه شروع به تعریف و تمجید ازت کرد و باعث شد هندونه های زیر بغلت چند برابر بشه.خداحافظی کردی و درو بستی اومدی داخل.من هم به جبرانش کمکت کردم و با هم جاده ای که میساختی رو تموم کردیم.

  مشغول شدن من به بازی همان و ته گرفتن غذا همان.با عجله دویدم توی آشپزخونه و داشتم قابلمه قیمه رو تغییر میدادم که یه دفعه صدات رو با لحنی عاقلانه از توی حیاط شنیدم :"این بچه ها رو ببرین داخل.بچه که نباید اینقدر بیرون از خونه بمونه."بعد هم اومدی تو و در رو پشت سرت بستی.خجل شدم.گفتم مامان تو با کی بودی؟ این جوری نباید با بزرگترت صحبت کنی.گفتی من منظورم به بچه ها بود.خاله مریم بیرون نبود.همون موقع صدای در اومد.خاله مریم(خانم همسایه) دوید و بغلت کرد و اووووووووه کنان حسابی چلوندت و بوست کرد.گفتم خاله ببخشید ماهان اینجوری حرف زد.گفت نه من بیرون نبودم از تو آشپزخونه صداشو شنیدم کارامو ول کردم اومدم بخورمش.پشت سر خاله مریم هم بقیه خانمهای همسایه قورتت دادن.

  بعدش هم خانم اسماعیلی گفتن بچه حرف بدی نزده.واقعیت رو میگه.من فقط کشته اون نگاه عاقل اندر سفیهش هستم.دیگه بماند که تو با این تعریف و تمجید ها چه قیافه ای گرفتی.منم که میدونستم این حرف تو به خاطر جنگ بین دلت و غرورت بوده به بهونه آب دادن باغچه یه ربع توی حیاط موندم تا هم زیر قولت نزده باشی و این غرور سازنده ت حفظ بشه و هم به بهونه بیرون بودن من به کام دلت برسی.چشمک

                   وروجک منی تو :*:*:*

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز                           

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (70)

مامان حنا
8 اردیبهشت 91 14:58
ای ول واقعا هم که آفرین داره به ماهان عزیزم دیگه ماشالله هزارماشالله واسه خودش مردی شده خدا حفظش کنه
ماهان جون خیلی مردی آفرین به مامان و بابای گلت که همچین پسر خوبی رو تربیت کردن
خاله جون گوشت چطوره درد که نمیکنه ایشالله که بلا به دور باشه خاله جون می بوسمت عزیزم


ممنونم خاله.نه دیگه درد نمیکنه.
مامان اميرحسين
8 اردیبهشت 91 15:14
واقعا چه پسر خوبي حالا خوبه ماهان قولش قوله اگه پسر من بود تعارفش ميكردم كهبرو با بچه ها بازي كن مثل جت در ميرفت
مامانی وروجک
8 اردیبهشت 91 15:36
سلام من تو عقل و بزرگی تو پسر موندم افرین به این قول مردونه ت امیدوارم گوشت هم خوب شده باشه و همیشه سلامت باشی
آوين
8 اردیبهشت 91 16:21
كاشكي منم همسايتون بودمو مي اومدم يه ماچ حسابيت مي كردم ولي حالا 1000 تا ماچ براي يه پسر عاقل و فهميده


khale bhar
8 اردیبهشت 91 17:27
ماهان جون .زنده باشی‌ خاله .ببین با خوب بودنت چقدر همه خوشحال میشن امیدوارم همیشه با خوبی‌هات دل‌ ماما رو شاد کنی‌.و بوسه‌ دیگرانو نثار اون صورت متینت بکنی‌. خاله دوست دارم در پناه حق



ممنونم خاله بهار.
كاكل زري يا ناز پري
8 اردیبهشت 91 18:45
ماهان عزيز تو عكستم معلومه كه حسابي بزرگ شدي مردي شدي برا خودت صد افرين به تو پسر ناز البته بايد به مامان مهربونش آفرين گفت كه با منطق همه چيزو براش توضيح ميده
مامان حسنی
8 اردیبهشت 91 22:07
سلام وصدتا سلام به بزرگمردخودمون اقاماهان خان گل که ثابت کرده واقعا بزرگ شده وقولش قوله والبته ازمامان وباباش یادگرفته خوش قول باشه قربونش برم بااون غرور مردونه اش خداییش خیلی خندیدم با اون جمله عاقلانه
آذر
9 اردیبهشت 91 0:02
آفرین به ماهان که به حرف مامانش گوش میده.ماشااله عزیزدلم حسابی مرد شده
مامان حسین
9 اردیبهشت 91 0:04
افرین به ماهان جون
مامان گیسو جون
9 اردیبهشت 91 0:44
سلاممممممم عزیزم خوبی ؟ ماشاا... هزار ماشاا... خصوصی داری
فهیمه مامان پرهام
9 اردیبهشت 91 7:32
والا منم دلم می خواست اونجا بودم و می خوردمش اسپندش کن عزیزم
مامانی درسا
9 اردیبهشت 91 8:05
ای جونم مرد و قولش دیگه ...... خوب پسر مامانشه آفرین گلم همیشه همین طوری با صلابت باش ....
مادر کوثر
9 اردیبهشت 91 8:10
اینم برای پسر باهوش و شیرین و مرد خودموووووووووون ماشالله هزار ماشالله
مادر کوثر
9 اردیبهشت 91 8:11
راستی مامانی از شعر خوشگلت بسار ممنونم. عالی بود
بیا پیشمون


اومدم.
مامان سانای
9 اردیبهشت 91 8:31
ماشالله به این گل پسر الهی پیر شی.عزیزم هر چقد دلت می خواد بازی کن دو سال دیگه درگیر درس ومدرسه میشی فقط مواظب خودت باش تا مریض نشی .
مامان رها
9 اردیبهشت 91 9:48
به به چه پسر آقایی
خوبه که از همین الان سر حرفت بمونی خاله جون
حرف مرد یکیه
قربون اون سخنرانیت بشم که خیلی تاثیر گذاره ما که کلی فیض بردیم و تصمیم گرفتیم مثل خاله مریم بخوریمت
آماده ای از تو نت دارم میام
هام هام هام
خوردمت تموم شدی



مریم -----------♥
9 اردیبهشت 91 15:55
love
u
bozorgmard
koochak!


I love you too.!
زهرا از نی نی وبلاگ213
9 اردیبهشت 91 16:32
ماشالا به این گل پسر دوست داشتنی واقعا بچه ها بهترین هدیه خدا هستند قدرشونو خیلی بدونیم
مدرسه ی مامان ها
9 اردیبهشت 91 18:43
سلام مامان عزیز پست جالبی بود، تصور ماهان جان وقتی رفته و به بقیه ی بچه ها تذکر داده خیلی باحال و جالبه مردی شده برا خودش، خدا حفظش کنه
زهره مامان هلیا
9 اردیبهشت 91 21:35
ماشالله به گل پسر ما بزرگ شدی دیگه آفرین
مامان آريا
10 اردیبهشت 91 11:37
قربونه پسرم برم كه حسابي براي خودش مردي شده فدات بشم من خاله كه قولت هم قوله آفرين به اين مامانيه خوب و مهربون خصوصي
داي ممد
10 اردیبهشت 91 11:46
ديگه از قديم گفتن بچه حلال زاده به داييش ميبره من كه 3000 ميليارد افرينم
مامان زهره
10 اردیبهشت 91 15:10
خدا كنه هميشه غرور بچه هامون را نشكنيم و به اونا جسارت بديم كه خودشون انتخاب كنند.
مبین فرفری
10 اردیبهشت 91 16:30
سلام عزیزم هزار ماشاالاه جقدر با ادب آفرین به مامان
ATeNa
10 اردیبهشت 91 19:12
,•’``’•,•’``’•, .’•,`’•,*,•’`,•’ ....`’•,,•’` -----------♥ ---------♥ --------♥ -------♥ -----♥ ---♥ --♥ سلام عزیزم . اپ کردم . خوشحال میشم بیای پیشمون
مامان آرمان
10 اردیبهشت 91 22:52
سلام...خوبید عجب پسریبا این سن و قد و قواره ؤو این حرفهاخدا این مرد کوچک را براتون حفظ کنه...بابا غرور مرد که میگن همینه هااااا اون زمانیکه برای وبمون مشکل پیش اومده بود ما رفته بودیم مسافرت و من بی اطلاع بودم.....
مامان علي خوشتيپ
11 اردیبهشت 91 0:17
ماشاالله به اين همه هوش و ذكاوت ...تكش مردونگي و شيرين زبونيم اضافه كنيد
منم ماهان دلم خواست كه بچلونمششششششش
گوش دردت خوب شد عزيز خاله؟
راست گفتي آبجي مامان ماهان،فرشتون شبيه فرش مامانم ايناس


آره خاله ممنونم.
مادر کوثر
11 اردیبهشت 91 7:07


سلام مامانیه مهربون و بینظیر



روزت مباررررررررررررکککککککککککک



سلام مامانیه مهربون و بینظیر.
ممنون بابت تبریکتون.شما اولین نفر بودین که تبریک گفتین.من هم به شما تبریک میگم.شما هم خیلی چیزا به من یاد دادین روزتون مبارک معلم خوبم.

فهیمه مامان پرهام
11 اردیبهشت 91 8:05
سلام عزیزم
یه کمی برات نوشتم بیا بخون و ببخش اگه من توی پستم خوب توضیح ندادم که شما اشتباه برداشت کردی (چرا شکلک شرمندگی نداری؟)

اتفاقا عالی توضیح دادین و بینهایت به خاطرش ممنونم.(شکلک سپاس فراوان)
مادر کوثر
11 اردیبهشت 91 8:34
چه نیکوست که ما خدایمان را با نام رب به معنای پرورش دهنده می خوانیم. وقتی به معنای رب فکر می کنیم به عظمت و قداست مربی بودن پی می بریم. چون خدا با تمام عظمتش خود را رب الارباب می داند.


چه نیکو.
الهه مامان ماهان
11 اردیبهشت 91 13:22
الهی من قربون این مرد کوچک. من اگه بدونم شما ساکن کجا هستید میام و این شیرین زبونوحسابی بوس میکنم


خدا نکنه خاله جون.راستی چرا وبتون باز نمیشه؟
زهرا از نی نی وبلاگ213
11 اردیبهشت 91 14:46
سلاااااااااااام به ما دیگه سر نمیزنیدا
تو لینکهاتونم نیستیم چرا
ما دوستتون داریم


سلام.من همین الان اومدم.یه بار دیگه چک کنین.بابت لینک هم چشم.ببخشید فرصت نشده بود.ما هم عاشق شما و گل پسراتونیم.
مادر کوثر
11 اردیبهشت 91 15:03
به به به
یه مامانیه شیمیست
از آشناییتون خوشبختــــــــــــم
چه جالب که همسری هم شیمی خوندن.
موفق باشید شیمیست ها

مهربونم لیسانس شیمی رو نه از شیراز گرفتم و نه از تهران
لیسانس شیمی رو از جهرم و فوق لیسانس شیمی با گرایش معدنی رو از تهران گرفتم
و در حال حاضر در خدمت خانه و خانواده

مهربان تر من ریاضی خوندم.آقامون لیسانسشون شیمی بوده.
مادر کوثر
11 اردیبهشت 91 15:05
آره یه دخمل دیگه هم دارم.به اسم عسل جون.
عسل جون هنوز یک ماهش نشده بود که مامانش تو بیمارستان بستری شد و کوثر خانم هم از سهم شیر خودش به دختر عمه اش داد و شدن خواهر رضاعی
عسل جون 8 ماه کوچیکتره
و همدیگه رو صدا میکنن آبجی


الهی ی ی ی ی ی .
مادر کوثر
11 اردیبهشت 91 15:07
مامانی یه جورایی خیلی دوستون دارم
نظراتتون به دل میشینه

دوست دالم یه خلده قد یه سوسک ملده
کلاه سرت گذاشتم آخه سوسکه نملده

خنده تو عشقه مامانیییییییییییی


جیگملتون.
مادر کوثر
11 اردیبهشت 91 15:19
من بر اساس این جمله گفتم عزیزم:
"اگه دانشگاه شیراز بودین احتمالا همدیگه رو دیده باشیم؟؟؟"

آخه فک کردم منظورتون به هم رشته بودنمونه. نه تحصیل در یک دانشگاه

بعدشم من متولد 61 ام شما چی؟؟؟؟


آخه دانشگاه شیراز رشته های علوم پایه کلاساشون چهار راه ادبیات بود.از اون جهت گفتم.
در ضمن من 3 سال بزرگترم. شاید هم باید این آیکون رو بذارم
مامان علی
11 اردیبهشت 91 15:30
سلام معلم عزیزم روزت مبارک می خواستم اولین نفری باشم که اینروزو بهت تبریک بگم ولی ظاهرا موفق نشدم می خواستم سورپرایزت کنم حیف که مزه ش رفت


ممنونم عزیزم.خیلی هم مزه داد.در ضمن روز شما هم مبارک.لطف و ادبتون بیشتر از من بود.منم الان میام و میگم.
مامان علی
11 اردیبهشت 91 15:39
یعنی من نباید اونجا باشم و سیر بخورمت( شکلک بغل لازم دارم محکم) می دونی مامان ماهان از چیه این پسرت خیلی خوشم میاد هم کوچیکه هم بزرگ هم باهوشه هم متین هم مغروره هم مهربون . همه چیو در کنار هم داره . چقدر خوشم میاد ازاین نحوه برخوردت ازین ملایمت و محتاط بودنت من همه درسهاتو از برم معلم خوبم. امیدوارم امتحان خوبی هم پس بدم


شما استاد مایی.
مامان علی
11 اردیبهشت 91 15:40
دیشب اومدم وبت نتونستم برات نظر بذارم باز نشد . ببخشید دیر اومدم


این حرفا رو نزن ناراحت میشما.


ماهان:خاله جون وظیفه مامانم بوده که اول بیاد وب شما و تبریک بگه.شما لطف کردین.این بی ادبی مامانم رو ببخشین.
مامان گیسو جون
11 اردیبهشت 91 16:00
عاشقشم به خدا
بوسسسسسسس


بوسسسسسسس
مامان نیایش
11 اردیبهشت 91 17:28
ما شا الله گل پسر مردی شده برای خودش دیگه هزار آفرین که زیر قولت نمیزنی ایشالا همیشه مرد باشی و سر قولت عزیزم دوستت دارم مامانی مهربون دلمون براتون تنگ شده بود حسابی نمیدونم درست یادمه که معلم بودی شما می خواستم روزت رو هم تبریک بگم خانمی به هر حال معلم این گل پسر ناز که همیشه هستی هزار تا بوس برای شما عزیزان


مامانی درسا
11 اردیبهشت 91 19:32
مامان چون ممنون از اینکه حوصله کردی و پا به پام برای ورق زدن خاطراتم اومدی . انشاالله همیشه شاد وسالم باشین
خاله ي اميرعلي
11 اردیبهشت 91 21:12
عارفان علـم عاشـق مي شوند
بهـترين مردم معلـم مي شـوند
عشق با دانش متمم مي شود
هر که عاشق شد معلم مي شود
روز معلم مبارک باد
من از مامان ريحان عسلي شنيده بودم كه شما معلم رياضي هستيد خواستم بهتون تبريك بگم


مامان علی
11 اردیبهشت 91 21:24
سلام عزیز دلم سلام دوست همیشه مهربون من. این چه حرفیه من همیشه شرمنده مهربونی و مرام شما هستم دوست بسیار بسیار عزیزم. مجددا تبریک میگم این روز رو به شما که در صدربهترینهاهستی همیشه


مریم -----------♥
11 اردیبهشت 91 22:49
وبم حذف شد


خودت حذف کردی؟؟؟
مامان اسراواسما
11 اردیبهشت 91 22:50
بی انصافیست که تو را به شمع تشبیه کنم زیرا شمع را میسازند تا بسوزد

اما تو میسوزی تا بسازی ، با سپاس و عرض تبریک فراوان . . .


مامان متین وکسرا
11 اردیبهشت 91 23:46
بهترین معلمان با قلبشان آموزس می دهند نه با کتاب . تقدیم به قلب پرمهرشما. روزتان مبارک


مامان ثنا و ثمین
12 اردیبهشت 91 0:33
فدای اون غرورت که از حالا یه کلامی
مامانش روز معلم رو بهتون تبریک میگم


مامان علي خوشتيپ
12 اردیبهشت 91 0:53
روزت مبارك خواهر عزيزم


مامان ریحان عسلی
12 اردیبهشت 91 1:48
سلام

ღღღღღღღღღღ

معلم را بخش کردم اولش محبت آخرش محبت

خدا تو را می خواست و انتخاب حق خدا بود

دانای عشق روزت مبارک


بابای دوقلوها
12 اردیبهشت 91 7:49
معلم هدفت عشق است و ایثار

هزاران خفته از عشق تو بیدار

روزت مبارک

این ماهانی رو فقط باید خورد


مامان زهره
12 اردیبهشت 91 9:52
روز معلم به شما معلم نمونه و مادر نمونه كه به ماهان جونم درس زندگي ياد مي دن مبارك


مامان زهره
12 اردیبهشت 91 9:55
بعضي ها دل مي دن و قلوه مي گيرن به قول تاج سر دوستامون را مي دزدن
مادر کوثر
12 اردیبهشت 91 10:11


آره عزیزم چهار راه ادبیات رو بلدم. چند باری برای استفاده از کتابخونه ی علوم پایه اونجا اومدم.
وای خدا نکنه غمگین باشید گلم.

بازم روزتون مبارک


الهه مامان ماهان
12 اردیبهشت 91 10:49
سلام مامان ماهان جووووووووووووونی. نمیدونم چرا باز نمیشه. گفتم بیام از دور بوسه به دستان پاک و همربونت بزنم و روزتو تبریک بگم.


مائده
12 اردیبهشت 91 11:50
خيلي حال كردم با اين جذبه اش
مامان آرمان
12 اردیبهشت 91 12:12
سلام
روز معلم را بهتون تبریک میگمامیدوارم همیشه موفق باشید و امیدوارم شاهد موفقیت دانش آموزاتون در سالهای بعد باشید و بهشون افتخار کنید


❤。★مامان رضا جون★。❤
12 اردیبهشت 91 13:02
سلام عزیزم
روزت مبارککککککک



مريم مامان ماهان
12 اردیبهشت 91 13:20
چه ماه پسريه اين ماهان جون كه سر قولش مونده لطفاً از طرف من هم بچلونيدش راستي من هم شيراز درس خوندم
مامان ماهان
12 اردیبهشت 91 13:29
آفرین به به گل پسر حرف گوش کن ما تذکر دادنش خیلی باحال بود خیلی خوشم اومد قربونت برم من عزیزم
مامان ماهان
12 اردیبهشت 91 13:29
عارفان علـم عاشـق می شوند / بهـترین مردم معلـم می شـوند

عشق با دانش متمم می شود / هر که عاشق شد معلم می شود

روز معلم مبارک باد




خاله ندا
13 اردیبهشت 91 8:05
الهی خاله قربونت بره این پست رو که خوندم نمیدونم بخندم یا جدی باشم راستی راستی واسه خودت مردی شدیا من قربونت برم که سر قولت وایسادی ، من فدای شیرین زبونیات منم میخوام قورتت بدم عسل دوست دارم یه عالمه آقا ماهان



مامان امیر علی
13 اردیبهشت 91 11:29
ماشاله پسرم .پسر این مادر گل همین میشه دیگه .خانمی بیشتر برامون بگو از تجربیاتت تا ما هم کمی بدونیم .بوس
دایی سامان
14 اردیبهشت 91 16:14
چقد((مامان ماهان))زیاده اینجا من گیج شدم کدوم کدومه!! خاله ندا خبر نداری خیلی وقته مرد شده!! یاد اون روزا که میومد زور میزد که وزنه ها و دمبل هایه منو بلند کنه افتادم!!یادش بخیر.
زهرا از نی نی وبلاگ213
6 خرداد 91 12:09
رها کنید. همه چیز را رها کنید و به خدا بسپارید. اگر نومید، افسرده، دلسرد، آزرده و غمگین هستید؛ اگر می بینید که علیرغم تلاش هایتان موفق نشده اید، رها کنید. همه چیز را رها کنید و به خدا بسپارید. بگذارید که خداوند هدایت و سرپرستی همه امور زندگی تان را بر عهده گیرد. اگر این کار را انجام دهید، شاهد معجزات بی شماری خواهید بود. – کتاب با خالق هستی نوشته جی. پی. واسوانی
مامان نسترن
20 تیر 91 18:40
سلام ماهانی چه خبر از تعطیلات خوش می گذره
تبادل بنر رایگان
21 تیر 91 18:15
سلام (برای اولین بار) وبلاگ MRM شــما را به تبــادل بنر دعـــــــوت مــی نمایـد جهـــــت تبادل بنر با مـــــا و سایر وبلاگ ها مــــی توانیـد کد زیر را در قســـمت تنظیمــــات وبلاگ خود کپی کـــرده سپسبنر خود را به همــراه شرح مختصـــــری از وبلاگتـان برای ما ارسال کنید تا بنر شما در تمام وبلاگ های عـضو قرار بگیرد . در ضمن در صورت نداشتن بنر ما به طوررایگان بنر شما را طراحی خواهیم کرد . در این صورت دیگر نیازی به ارسال مشخصات از طریق ایمیل نیست و می توانیددر قسمت نظرات شرح مختصری از وبلگتان به همراه نشانی وبلاگتان را برای ما ارسال کنید . کد : داخل وبلاگ می باشد http://mrm.niloblog.com/post/112 آدرس ایمیل جهت ارسال مشخصات : mrmavvalin@yahoo.com نمونه بنر در این آدرس : http://mrm.niloblog.com/post/112
مامان رادمان
22 مرداد 91 12:56
سلام به بزرگ مرد ما. سلام ماهان جان. وقتی پستهاتو میخونم قند تو دلم آب میشه.آفرین به تو پسر گل. مامان ماهان جون به وبلاگ رادمان هم سر بزنین.رادمان جون یک ساله شده.منتظر نظرات قشنگتون هستم.من ماهان جون رو به دوستان رادمان اضافه کردم .خوشحال میشم شما هم این کار رو بکنین.
مامان رادمان کوچولو
22 مرداد 91 13:19
اینم وبلاگ پسرم.خوشحال میشم به لیست دوستای ماهان اضافش کنین.http://radman-saberi.niniweblog.com/
مامان رادمان کوچولو
24 مرداد 91 10:36
سلام مامان ماهان.آره متاسفانه یه ویروس بود که شایع شده. من تعجب مبکنم رادمان این ویروس رو از کجا گرفت !!! گل پسرت چطوره ؟ بهتره ان شا اله . نگرران نشی یه زمانی اگه دیدی بدنش یرون زد. رادمان بعد سه شب تی کمی بدنش بیرون ریخت البته فقط بالا تنه. بردم دکتر گفت چیزی نیست. ویروسه. ان شا اله ماهان جون هم هر چی زودتر خوب بشه. مواظب خودت و پسر گلت باش.